سعدی از نگاه دیگران

ذکر جمیل سعدی در گذشته و حال

بی‌گمان،  سعدی،‌ یکی‌از‌ نامدارترین  سخن‌سرایان  جهان‌ است  که‌بسیاری  از‌ اندیشمندان  را‌ به‌ ستایش‌ واداشته‌ است.‌ شاعری‌ که‌ اندیشه‌های‌ نورانی‌ و‌ افسون‌گری‌های‌ هنری‌ او‌ در‌ سخن‌ چنان‌ رستاخیزی‌ برپا‌ کرده‌ که‌ او‌ را‌ در‌ زمان‌ها‌ و‌ مکان‌ها‌ به‌ شایستگی گسترده‌ است.

پس‌ از‌ انتشار‌ آثار‌ سعدی‌ در‌ سده‌ هفتم،‌ تاکنون‌ هیچ‌ زمانی‌ را‌ در‌ تاریخ‌ ادبیات‌ ایران‌ نمی‌توان سراغ‌ گرفت‌ کهسعدی‌ حضور‌ قاطع‌ نداشته‌ باشد‌ و‌ آن‌ دوره‌ از‌ آثار‌ سعدی‌ بی‌بهره‌ مانده‌ باشد.

گستردگی‌ و‌ تنوع‌ آثار‌سعدیو‌ چیره‌دستی مسلم‌او‌ در‌ میدان‌های‌ گونه‌گون‌ سخن،‌ نام‌ او‌ را‌ به‌ عنوان‌ سخنوری‌ توانا‌ و‌ اندیشه‌ورز‌ در‌ سراسر‌ دنیا‌ گسترانیده،‌ سلیقه‌های‌ مختلف‌ را‌ به‌ سوی‌ خود‌ درکشیده‌ و‌ بسیاری‌ را‌ به‌ پیروی‌ واداشته‌ است.

در‌ میان‌ شاعران‌ و‌ نویسندگان‌ نامی‌ ایران،‌ او‌ تنها‌ کسی‌ است‌ که‌ در‌ هر‌ دو‌ عرصه‌ شعر‌ و‌ نثر،‌ با‌ توانمندی‌ شگفت‌آور‌ خویش،‌ آثاری‌ بی‌همانند‌ آفریده‌ است،‌ به‌گونه‌ای‌ که‌ شعر‌ او‌ به‌ شیوایی‌ نثر‌ و‌ نثر‌ او‌ به‌ زیبایی‌ شعر‌ در‌ بالاترین‌ جایگاه‌ هنری‌ قرار‌ گرفته‌ است.

حضور‌ همیشگی‌ سعدیدر‌ میان‌ مردم‌ و‌ آمیزش‌ او‌ با‌ گروه‌های‌ مختلف‌ اجتماع،‌ به ‌گونه‌ای‌ روشن،‌ سخن‌ او‌ را‌ عمومی‌ کرده‌ است.‌ از‌ همین‌ رو‌ می‌توان‌ او‌ را‌سخنگوی‌ صادق‌ مردم‌ دانست.

بداهت‌ این‌ حضور‌ بی‌وقفه،‌ تنها‌ در‌ محدوده‌ جغرافیایی‌ زبان‌ پارسی‌ نمانده‌ است؛‌ بلکه‌ در‌ هر‌ جای‌ دیگری‌ که‌ سخن‌ سعدی‌ امکان‌ حضور‌ یافته،‌ نام‌ صاحب‌ خود‌ را‌ به‌ بلندی‌ برکشیده‌ است.‌ به‌ قول‌ امرسون،‌ شاعر،‌ نویسنده‌ و‌ اندیشمند‌ آمریکایی:

  1. ‌ «سعدی‌ به‌ زبان‌ همه‌ملل و‌ اقوام‌ عالم سخن‌ می‌گوید‌ و‌ گفته‌های‌ او‌ مانند‌ هومر،‌ شکسپیر،‌ سروانتس‌ و‌ مونتنی،‌ همیشه‌ تازگی‌ دارد. »

‌امرسون،‌ کتاب‌ گلستان‌ را‌ یکی‌ از‌ اناجیل‌ و‌ کتب‌ مقدس‌ دیانتی‌ جهان‌ می‌داند‌ و‌ معتقد‌ است‌ که‌ دستورهای‌ اخلاقی‌ آن،‌ قوانین‌ عمومی‌ و‌ بین‌المللی‌ است.

اگر‌ بخواهیم‌ سعدیرا‌ با‌ برخی‌ دیگر‌ از‌ قله‌های‌ بلند‌ شعر‌ فارسی‌ بسنجیم،‌ همواره‌ سعدیرا‌ بیشتر‌ از‌ دیگران‌ در‌ میان‌ِ‌ مردم خواهیم‌دید.‌ مثلاً‌ هنگامی‌ که‌ سعدیو‌ مولویرا‌ از‌ دیدگاه‌ پیوند‌ و‌ ارتباط‌ آنها‌ با‌ مردم‌ جامعه‌ مقایسه  کنیم،‌می‌بینیم‌ که‌ مولوی،‌ پروازی‌ خیلی‌ بلند‌ دارد‌ و‌ در‌ ارتفاع‌ بسیار‌ بالایی‌‌ رو‌ به‌ مقصد‌ در‌ پرواز‌ است؛‌ آن‌قدر‌ بالا‌ که‌ بیشتر‌ اوقات‌ از‌ دسترس‌ مردم‌و‌ حتی‌ از‌ دیدرس‌ آنها‌ هم‌ خارج‌ است،‌ اما‌ سعدی‌ از‌ روی‌ِ‌زمین، مستقیم‌ به‌ سوی‌ هدف‌ حرکت‌ می‌کند.‌ از‌ همین‌ رو‌ در‌ دسترس‌ مردم‌ است‌ و‌ مردم‌ می‌توانند‌ به‌ سادگی‌ با‌ او‌ همراه‌ شوند.‌ دامن‌ِ‌ او‌ را‌ بگیرند‌ و‌ به‌ مقصد‌ برسند.‌ یا‌ وقتی‌ سعدیرا‌ با‌ حافظ‌ می‌سنجیم،‌ می‌بینیم‌ که‌ حافظهم  به  گستردگی‌ در‌ میان‌ طبقه‌های‌ جامعه‌ نفوذ‌ پیدا‌ کرده‌ و‌ جاری‌ شده،‌ اما‌ حافظ، مثل‌ یک‌ پدر‌ مقدس‌ و‌ قابل‌احترام‌ است‌ که‌ باید‌ او‌ را‌ دوست‌ داشت،  به‌ او‌ مهر‌ ورزید‌ و‌ او‌ را‌ بزرگ‌ داشت.‌ اما‌ اگر‌ حافظدر‌ ذهن‌ِ‌ مردم‌ مثل‌ِ‌ یک‌ پدر‌ِ‌ باشکوه‌ است،‌‌ سعدی‌ مثل‌ یک‌ دوست‌ صمیمی  است‌ که‌ بسیاری‌ اوقات  با‌او‌ شوخی  هم‌ می‌کنند.‌این‌همه‌ حکایت‌هایی‌ که‌ به‌ نام‌ سعدی،‌ دختر‌ سعدی،‌ ‌زن‌ِ‌ سعدی‌ و‌ حاضرجوابی‌های‌ سعدی‌ ساخته‌ شده،‌ ‌گواه‌ِ‌ همین‌ پیوند‌ِ‌ نزدیک‌ است.

سادگی‌ِ‌ بیان‌ از‌ ویژگی‌های‌ شعر‌ غنایی‌ است،‌ حتی‌ سخنوران‌ دیرآشنایی‌ چون‌ خاقانی،‌ در‌ غزل،‌ زبان‌ و‌ بیانی‌ ساده‌ دارند.‌ اما‌ سادگی‌ شعر‌ سعدیگونه‌ای‌ دیگر‌ است.‌ آن‌گونه‌ که‌ صفت‌ِ‌ سهل‌ِ‌ ممتنع،‌ ‌نامدارتر‌ از‌ همه‌ به‌ سخن‌ِ‌ سعدی‌ اختصاص‌ یافته‌ است.

یکی‌ از‌ دلایل‌ این‌ سادگی،‌ همان‌ درنگ‌ بایسته‌ در‌ فرهنگ‌ مردم‌ و‌ همزیستی‌ اجتماعی‌ سعدی‌ است.‌ سعدی،‌ پایه‌های‌ اصلی‌سخن‌ خود‌ را‌ از‌ فرهنگ  مردم‌ گرفته‌ است.‌ از‌ همین‌ رو،‌ غزل‌ او،‌ در‌سنجش‌ با‌ غزل‌های‌ عارفانه،‌ در‌ عنصر‌تمثیل،‌ تنک ‌مایه‌تر‌ است.‌ شاعران‌ عارف،  به‌ دنبال بیان مفاهیم  مجرد‌ذهنی،‌ ناچار‌به تمثیل  دست‌ می‌آویختند‌و‌سعدی‌ در‌ آفرینش‌ هنری‌ خود‌ از‌ این‌ ناگزیری‌ رهاست.

آوازه‌سعدیدر‌ همان‌ زمانه‌ پرآشوب‌ و‌ خونبار‌مغول،‌ به‌ شایستگی‌ گسترش‌ یافت‌ و‌ بخش‌هایی‌ از‌ آثار‌ او‌ به‌ دست‌ بسیاری‌ از‌ اهل‌ ادب‌ و‌ معرفت‌ افتاد.‌ نشانه‌های‌ این‌ آواز‌ گسترده‌ و‌ «ذکر‌ جمیل»‌ را‌ هم‌ در‌ سخن‌ خود‌ سعدی‌ به‌ روشنی‌ می‌توانیم  ببینیم‌ و‌ هم در‌ آثار‌ برخی‌ از‌ معاصران‌ او:

«ذکر جمیل‌ سعدی‌ که‌ در‌ افواه‌ عوام‌ افتاده‌ و‌صیت سخنش‌ که‌ در‌ بسیط‌ زمین منتشر‌ گشته‌ و‌ قصب‌الجیب‌ حدیثش‌ که‌ همچون شکر‌ می‌خورند‌ و‌ رقعه‌ منشاتش‌ که‌ چون‌ کاغذ‌ زر‌ می‌برند‌ ...»

سعدی،‌ در‌ بسیاری‌ از‌ سروده‌های‌ خود‌ نیز‌ به‌ این‌ شهرت‌ عالمگیر‌ خود‌ اشاره‌ کرده‌ است ،  از‌ آن‌ جمله‌ است:

هفت‌ کشور‌ نمی‌کنند‌ امروز‌            بی‌مقالات‌ سعدی‌ انجمنی‌

یا:

سعدیا‌ خوشتر‌ از‌ حدیث‌ تو‌ نیست‌

تحفه‌ روزگار‌ اهل‌ شناخت

آفرین‌ بر‌ زبان‌ شیرینت‌

کاین‌ همه‌ شور‌ در‌ جهان‌ انداخت

 

اکنون به برخی از نظرات صاحب نظران معاصر درباره ای توجه کنید :

 

سعدی در کلام مقام معظم رهبری

مقام معظم رهبری درباره سعدی و آثارش چنین می‏فرماید: «بی‏شک، سعدی یکی از پایه‏های بنای استوار ادب فارسی و محصول شعر و نثر او، تشکیل دهنده یکی از برازنده‏ترین اندام‏های پیکره شکوهمند فرهنگ کنونی ماست. امروز می‏توان زیباترین گل‏های اندیشه بشری را در گلستان مصفای نظم و نشر او جُست و یافت... . شعر و نثر این جهاندیده انسان شناس صادق، همواره پیامی را با خود حمل کرده است، یا از منبع وحی و گنجینه قرآن و حدیث و یا از پرتو دل و احساس صاف و پاک خود او. شیوه سخن بی‏تکلُّف و شفاف او نیز امتیاز دیگر این آموزگار بزرگ مردمی و محبت است... . بسیارند آنهایی که در هر دو قلمرو نظم و نثر سمند فصاحت تاخته‏اند، امّا فقط سعدی است که شعری روان چون نثر، و نثری آهنگین چون شعر پدیده آورده و آمیزه شگفت‏انگیز از مضمون و ترکیب و معنا و لفظ، در هر دو عرصه فراهم ساخته است».

 

سعدی در کلام دکتر حسین رزمجو

دکتر حسین رزمجو، یکی از ادیبان کشور درباره سعدی چنین می‏گوید:«شیخ اَجل سعدی، در هنر نویسندگی و شاعری روشن‏تر از آن است که احتیاج به شرح و تفصیل بسیار باشد. او از جمله معدود شخصیت‏های ادبی است که نه تنها در قلمرو زبان فارسی از شهرتی کم نظیر برخوردار است؛ چنانکه خاص و عام او را می‏شناسند، بلکه در خارج از ایران در عرصه ادبیات جهان چهره‏ای شناخته و آشناست. این شهرتِ عالمگیر، در واقع مصداقی است بر این سخن او که فرموده است:

زمین به تیغ بلاغت گرفتی ای سعدی

سپاس دار که جز فیض آسمانی نیست 

بدین صفت که در آفاق شعر تو رفت

نرفت دجله که آبش بدین روانی نیست 

     

آثار باقی مانده از سعدی، بهترین گواه بر این واقعیت است که او نه تنها شاعر و نویسنده‏ای است توانا و کم نظیر، بلکه فرزانه‏ای است خردمند که در علوم دینی و اخلاقی و حکمت عملی و عرفان و سیاست و شناخت اجتماع، صاحب نظر است».

سعدی در کلام محمدعلی فروغی

دکتر محمدعلی فروغی درباره سعدی می‏گوید:«سرافرازانه می‏گویم که قوم ایرانی، در هر رشته از علم و حکمت و ادب و هنرهای دیگر، فرزندان نامی بسیار پرورانده است؛ ولیکن اگر هم به جز سعدی کسی دیگر نپرورده بود، تنها یکی برای جاوید کردن نام ایرانیان بس بود. مدّاحی از شیخ سعدی را زبان و بیان خود او باید، امّا هیهات که چشم روزگار دیگر مانند او ببیند. هفتصد سال از زمان او می‏گذرد و نه تنها مانند او ظهور ننموده، بلکه نزدیک به او هم کم کسی دیده شده است»....« اهل ذوق اِعجاب می‌کنند که سعدی هفتصد سال پیش به زبان امروزی ما سخن گفته‌ است ولی حق این است که [...] ما پس از هفتصد سال به زبانی که از سعدی آموخته‌ایم سخن می‌گوییم»

 

سعدی در کلام ارنست رنان

اِرنِست رِنان، زبان شناس و نویسنده فرانسوی درباره سعدی می‏گوید:«سعدی، واقعا یکی از نویسندگان ماست. ذوق سلیم و تزلزل‏ناپذیر او، لطف و جذبه‏ای که به روایاتش روح و جان می‏بخشد، لحن سُخریه‏آمیز و پرعطوفتی که با آن معایب و مفاسد بشریت را گوشزد می‏کند، این همه اوصاف که در نویسندگان شرقی به ندرت جمع می‏آید، او را در نظر ما عزیز می‏دارد».

 

سعدی از نگاه باریه دومنار

باریه دومنار، مترجم بوستان سعدی به زبان فرانسوی، درباره نفوذ سعدی در اروپا می‏گوید: «از تمام گویندگان شرقی، سعدی تنها شاعری است که مورد درک و دریافت اروپاییان قرار گرفته است... و علت این افتخار و اعتبار او این است که سعدی در گلستان جامع تمامی صفاتی است که جمال‏شناسی نوین خواستار آن است».

 

جایگاه سعدی در کلام ضیاء موحد

 ضیاء موحد نویسنده و مترجم و پژوهشگر نامی معاصر می گوید : «زبان فارسی پس از فردوسی به هیچ شاعری به‌اندازه? سعدی مدیون نیست

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد